تولد دوباره (دختر امروز) |
بچه ها من دنبال کار میگردم. بنظرتون چه کاری برم بهتره؟ باشه بابا نزنید الان مهارتهامو من دنبال یک کاری هستم که بشه تو خونه انجام داد مث تایپ!البته تایپ زیاد نمیصرفه اما از هیچی بهتره. یک کاری که به کلاس کار دانشجو هم بخوره آقامون طراحی بنر و پوستر و نشریه و کارت ویزیت و...خلاصه طراحی انجام میده اما من بلد نیستم.(سفارش کار طراحی داشتید در خدمتیم فعلا دارم کار روزنامه نویسی رو پیگیری میکنم. نمیخوام زیاد به درسهام لطمه بزنه برا همین کارای سخت نمیرم خلاصه اگر کار سراغ داشتید که اینجوری بود یا اینجوری نبود [ یکشنبه 91/8/21 ] [ 12:1 عصر ] [ سرباز کوچولو ]
[ نظر ]
حس غریبی به این وبلاگ دارم.حسی که هم خوب است هم بد.خودم که آرشیو وبلاگم رو میخونم قه قه!! میخندم. نمیدونم چی اما یه چی که نمیدونم چیه!!(تکرار عمدی بود سوتی نگیرید!)منو میکشونه اینجا.شاید چون خاطرات دوران مجردیم اینجاست(میخواستم غیر مستقیم بگم متاهل شدم!!) شایدم...!(این شاید دوم برای افزایش کلاس کار بود) خلاصه که تا یه مدت مینویسم اینجا.میدونم که از فرط(فرت!؟)شادی اشک تو چشاتون حلقه زده و بازگشت پیروزمندانه ی من به وبلاگ رو صمیمانه تبریک میگید خب دیگه حال ندارم.فقط بگم که زندگی جدی شده است!البته من این حالتشو هم دوست دارم اما دوست ندارم زیاد جدی بگیرمش ......................... پ.ن:چه پرانتزییییییییی!!! پ.ن2:قبلنا بهتر مینوشتمااااااا [ پنج شنبه 91/8/18 ] [ 7:22 عصر ] [ سرباز کوچولو ]
[ نظر ]
|
|
[قالب وبلاگ : سیب تم] [Weblog Themes By : SibTheme.com] |