تولد دوباره (دختر امروز) |
این شعرها دیگر برای هیچ کس نیست نه! در دلم انگار جای هیچ کس نیست آنقدر تنهایم که حتی دردهایم دیگر شبیهِ دردهای هیچ کس نیست حتی نفسهای مرا از من گرفتند من مردهام در من هوای هیچ کس نیست دنیای مرموزیست ما باید بدانیم که هیچکس اینجا برای هیچکس نیست من میروم هر چند میدانم که دیگر پشت سرم حتی دعای هیچکس نیست این دو تا شعر از نجمه زارع بود.نمیدونم چرا گذاشتم!شاید همینجوری! عجیب نیست!چند وقت است همینجوری زندگی میکنم!شاید باید دوباره زلزله بیاید تا آدم شوم.... [ جمعه 90/11/21 ] [ 9:55 عصر ] [ سرباز کوچولو ]
[ نظر ]
|
|
[قالب وبلاگ : سیب تم] [Weblog Themes By : SibTheme.com] |